محل تبلیغات شما


دلیل مرگ و راه پیشگیری از آن

بدن ما از دهها تریلیون سلول زنده تشكیل شده است.ژن ها به عنوان سیستمعامل وظیفه تنظیم سلول ها را به عهده دارند و به سلول ها فرمان می دهند چگونهرفتار كنند.وقتی عمر یك سلول به پایان می رسد، این ژن ها آنزیم های نابودگری تولیدمی كنند كه، سلول ها را از بین می برند.هر روز چیزی حدود 50 میلیارد سلول از اینطریق میمیرند.

وقتی اتفاق بدی برای بدن رخ می دهد، مثلا وقتی دچار حمله قلبی می شویم،سلول های آسیب دیده، زنگ خطر را به صدا در می آورند و به سلول های همسایه كه سالمهستند، پیغام می دهند كه، وقت مردن فرا رسیده است.این باعث می شود، موجی از خودكشی سلولی در بدن اتفاق بیفتد و به سرعت سراسر بدن را فرا بگیرد.ما تصادفی نمیمیریم، بلكه برنامه بیولوژیكی وجود دارد كه شكل مرگ ما را كنترل می كند.این برنامهفرصت منحصر به فردی در اختیار دانشمندان قرار می دهد كه،این برنامه را دست كاریكنند و روند مرگ سلولی را مختل سازند، و با این كار آن فرد را به زندگیبازگردانند.

برای این كه بفهمیم چه چیز برنامه مرگ سلول ها را متوقف می كند، هنگامشروع مرگ سلولی، سلول های سالم را بر می داریم و نمی گذاریم اكسیژن به آنها برسد.برخلاف انتظار ما، سلول هایی كه اكسیژن به آنها نرسیده است، سالم می مانند و سلولهایی كه اكسیژن به آنها میرسد، می میرند.یعنی اكسیژنی كه همیشه عامل زندگی یك سلولبود، موقع دریافت پیغام مرگ از سلول های در حال مرگ ،موجب مرگ این سلول می شود.اماسلول هایی كه اكسیژن دریافت نكرده اند، سالم می مانند.اكسیژن دهی مجدد به سلول ها،باعث می شود، علامت مرگ برای سلول ارسال شود و آن سلول را وادار به خودكشی كند،مگر این كه سلول به حالت منجمد باشد.

وقتی دانشمندان گذرگاه های سلولی را برسی كردند، متوجه شدند كه، تماماین گذرگاه های مرگ سلولی، به اندامكی در درون سلول منتهی می شود به نام"میتو كندری".میتو كندری در تمام سلول های موجودات زنده و جود دارد ووظیفه آن سوخت و ساز و تنفس سلولی است.یعنی میتوكندری به كمك اكسیژن مواد غذایی رادر درون سلول می سوزاند و به انرژی تبدیل می كند.میتوكندری را می توان به نیروگاهاتمی تشبیه كرد.در نیروگاه میله هایی وجود دارند كه، به هم متصل می شوند و گرماتولید می كنند.اگر این روند تولید انرژی كنترل نشود، فاجعه ای مثل چرنوبیل روی میدهد.وقتی یك میتوكندری مثل نیروگاه اتمی منفجر می شود، به واكنشی زنجیره ای دامنمی زند كه علامت مرگ را تشدید می كند و آن را به سراسر بدن انتقال می دهد.

دانشمندان معتقدند كه، می توان، این، واكنش زنجیره ای مرگ سلولی را،با مسموم كردن میتوكندری، با سولفیدسیانور و منواكسید كربن متوقف كرد، درست مانندانجماد سلولی، كه، زنجیره انجماد سلولی را متوقف می كند، منتهی مسموم كردنمیتوكندری، بسیار سریعتر از انجماد سلولی می باشد.دوز به دقت تنظیم شده ای از اینسموم، به هنگام اكسیژن دهی دوباره، وارد بدن شده، به این ترتیب، می توانند،میتوكندری های دیگر را، دوباره فعال كنند، و كاری كنند كه، این میتوكندری ها، بهجای ایجاد مرگ، یك باردیگر انرژی تولید كنند.این روش، برای كسانی كه در حال مرگهستند، یا به تازه گی مرده اند، می تواند، باعث احیای زندگیشان شود.

شبیه سازی

امروزه ما می دانیم، كه، متخصصین علوم ژنتیك، می توانند، با داشتن یكسلول زنده، از یك موجود زنده، مانند انسان، كار شبیه سازی را انجام دهند.امروزه،اكثر حیوانات زنده، از طریق این راه شبیه سازی می شوند.كار به این شكل است كه، DNAسلول زنده ای كه می خواهیم شبیه سازی كنیم را، به تخمك یك مادر، ازجنس خودش، تزریق می كنیم، تا رویان ها را تولید كنیم، موجودی كه در آینده، در اینرحم مادر بوجود می آید، كاملا شبیه موجودی است كه، DNA او را، به تخمك مادرتزریق كردیم.اگر چه این شبیه سازی، برای بیشتر گیاهان و جانوران، تاكنون انجام شدهاست، اما، در مورد انسان ممنوع و غیر اخلاقی به حساب می آید، اما یك روز دانشمندنافرمانی، دست به كار می شود، و این عملیات را انجام می دهد.

جامعه بشری، با شور و حرارت زیاد، شبیه سازی انسانی را رد كرده است،در این فضا، پیدا كردن سرمایه برای، انجام تحقیقات، جهت متخصصان ژنتیك، دشوار شدهاست. آنها در عین حال، با كمبود مواد اولیه نیز، رو به رو هستند. یكی از مشكلاتشبیه سازی انسانی، بدست اوردن تخمك می باشد. ما می توانیم، از، یك موش، یا ازیكگاو، صدها تخمك تهیه كنیم، ولی در مورد انسان، برای به دست آوردن 5 تخمك، حدود یكسال زمان نیاز داریم.حتی، در صورت فراهم بودن تخمك ها، برای كامل شدن روند شبیهسازی، به صدها حاملگی نیاز است كه، ممكن است، منجر به تولید تعداد زیادی نوزادمبتلا به نسل های ژنتیكی وحشتناك شود.

اگر یك سلول زنده، از یك انسان، داشته باشیم، از نظر تئوری می توانیم،آن فرد را شبیه سازی كنیم.ما می توانیم، رویان های انسانی بوجود آوریم، كه از نظرژنتیكی، دقیقا مثل رویان های سایر موجودات زنده هستند.تنها راه این كه بفهمیم، میشود یك انسان را، شبیه سازی كرد، این است كه، آن رویان را، در درون رحم، یك مادرانتخابی بكاریم. شبیه سازی یك انسان، به معنای كپی سازی آن انسان نیست. فرض كنید،مویی از انیشتن در اختیار داریم، و DNA آن را، استخراج می كنیم واز طریق، همانند سازی، انیشتن های متعددی می سازیم، اما هیچ یك از، انیشتن هایبوجود آمده، انیشتن واقعی نخواهند بود، بلكه، تنها شكل آنها، شبیه به، انیشتن واقعیاست، و هر كدام یك از انیشتن های متولد شده، از همانند سازی، شخصیت منحصر به فردیخواهند داشت كه، توسط محیطشان شكل گرفته است.موجودات شبیه سازی شده مثل دوقلوهاییمی مانند كه با سالها اختلاف از هم به دنیا آمده اند.آنها، از نظر ظاهر كاملا بههم شبیه می باشند، اما، هر كدام، شخصیت منحصر به فردی دارند كه، توسط محیطشان شكلگرفته است.

باز سازی اعضای بدن

شاید كلید حیات بعد از مرگ، نه بوجود آوردن بدن جدید، بلكه احیای بدنیاز دست رفته است.از نظر فیزیولوژیك، دانشمندان قادر هستند كه، هر كدام از اعضایبدن مانند قلب، كلیه، كبد و را به، روش جزء به جزء سلولی باز سازی كنند. مثلاعضوی از خوك را می گیرند، و همه سلولهای آن عضو را بر می دارند، و به جایش، سلولهای بنیادی انسانی قرار می دهند به این ترتیب، این عضو، تبدیل به عضو انسانی میشود.اما در مورد مغز، اگر هم روزی بشر قادر باشد، به روش جزء به جزء مغز انسان را،تولید كند، بعید است بتواند، شخصیت و هویت آن فرد را، به مغز جدید بازگرداند.امااین روش می تواند، برای افرادی كه دچار آسیب مغزی شده اند، یا، اختلال ژنتیكی ازمغز دارند، كار ساز باشد.دلیل این كه، ما هنوز نمی توانیم، یك مغز را، به بدن فرددیگر، پیوند بزنیم این است كه، عمر مغز، بسیار كوتاه است و تا، بیش از 45 دقیقه،زنده نمی ماند، در حالی كه، لازم است، همه رگ ها، و همه اعصاب مغز، به بدن پیونه شود، كه این كار، بسیار زمان بر است.اما، در آینده، ممكن است، به كمك تكنیكهای منحصر به فرد، این كار را، انجام داد.اگر روزی، این امكان، فراهم شود بدنی كه،مغز به آن پیوند می خورد، همان هویت و شخصیتی را، خواهد داشت كه، صاحب مغز، داشتهاست.شخصیت هر انسان، بر پایه خاطرات، و تجربیاتی است كه، در طول زندگی خود، در ذهنانباشته می كند.اگر بتوانیم، این خاطرات و تجربیات را در محلی ذخیره كنیم، سپس ایناطلاعات را، به بدنی كه باز سازی كرده ایم، انتقال دهیم، فرد باز سازی شده، دارایهویت و شخصیتی است كه، پیش از این سالها پیش مرده بوده است.

حفظ هویت و شخصیت افراد پس از مرگ

"كن هیورد" استاد دانشگاه ماسا چوست، و دانشمند اعصاب است،او بنیاد صیانت از مغز را اداره می كند، بنیادی كه به دنبال روش هایی، برای زندهكردن، ذهن انسان ها، بعد از مرگشان است.كن می گوید:"ما به مجموع اتصالات وتقاطع هایی كه در مغز وجود دارد، "كانكتوم" می گوییم.كانكتوم ها، محلقرار گیری حافظه است، و افكار و آگاهی ما را می سازد.اگر بتوانیم، این مجموعه حاویچندین تریلیون اتصال را كپی كنیم، می توانیم انسان ها را، حتی، بعد از مرگشاندوباره بازسازی كنیم." او معتقد است، برای نگهداری این اطلاعات، و انتقالآنها، باید، با مغز، مثل یك كامپیوتر، رفتار كرد.علوم اعصاب، به ما نشان داده استكه، اصل و اساس وجود ما، در واقع اطلاعات دیجیتالی هستند، كه، در نقاط اتصالات(سیناپتیك)، درون مغز ذخیره شده اند، اگر بتوانیم، مغز را، بعد از مرگ حفظ كنیم،اطلاعاتی كه ما را، منحصر به فرد می كند، اطلاعاتی كه به عنوان حافظه در مغزمانتثبیت شده است، از بین نمی رود، و درست، به همان شكلی كه، می شود، اطلاعات دیجیتالرا، با انتقالشان به یك كامپیوتر جدید، باز یابی كرد.

كپی كردن لایه به لایه مغز

در لحظه ابتدایی مرگ، مغز فرد، از جمجمه اش، خارج شده، و وارد دستگاهمخصوص برش مغز، می شود.این دستگاه، مجهز به چاقو با الماس داغ است كه، قسمت هایمغز را، به مكعب های بیست میكرونی، برش می دهد.ابعاد این مكعب ها، چهل هزار بار،كوچكتر از، تار موی یك انسان است.در قسمت دیگر این دستگاه، بار دیگر این مكعب ها،بریده شده تا ابعادشان، هزار برابر كوچكتر شود.بعد این لایه، توسط باریكه های یونی،اسكن می شود.این روند، میلیون ها بار، تكرار می شود، تا كل مغز به صورت اطلاعاتدیجیتال، در آید.به دلیل هزینه بسیار بالای این روش، تا كنون دانشمندان؛تنها، بخشهای كوچكی از بافت عصبی را، با این وضوح فوق العاده بالا، نقشه برداری كردهاند.وضوح این نقشه ها، تا حدی بالا است كه، نه تنها، می توان ارتباط نرون ها را،ببینیم، بلكه، می توانیم، قدرت و نوع نورون ها را، تشخیص بدهیم.

وقتی توانایی نقشه برداری كامل از مغز انسانی را، به دست آوریم، ودریافتیم كه، مغز انسان چطور چیزی را بوجود می آورد كه، به آن، ذهن می گوییم، میتوانیم، مغز را، در یك بستر كامپیوتری، شبیه سازی كنیم، و مرده ها را در یك شبیهسازی كامپیوتری زنده كنیم.نقشه برداری از مغز، امروزه هزینه بسیار زیادی دارد، امابا پیشرفت علم و تكنولوژی، در آینده، هزینه نقشه برداری كاهش می یابد، به شكلی كههر فرد، كه، می میرد، از مغز او نگهداری می شود، تا در فرصت مناسب، كار نقشهبرداری مغزی او انجام شود، و این نقشه ها، به اطلاعات دیجیتال تبدیل میشود.اطلاعات، به یك شبیه ساز كامپیوتری، داده می شود، و انسانی كه مرده بود، شخصیتو هویتش بر روی كامپیوتر زنده می شود.

این اطلاعات دیجیتال، می تواند، به بدن هایی منتقل شود كه، از راههایمختلف، مانند، روش جزء به جزء سلولی، باز سازی شده اند، یا این اطلاعات، میتواند،بر روی رباط های سیلیكونی، منتقل شود كه، كاملا شبیه خود فرد، ساخته شده اند، یابر روی مغز انسان هایی منتقل شود كه، از راهDNA فرد، باز سازی شده اند.

 

 

 

 

رازهایی از مرگ و بازگشت به زندگی

هویت ما چگونه شكل می گیرد؟

اخلاق و قوانین بشر از كجا آمده است؟

كه، ,سلول ,كه ,یك ,را، ,های ,شبیه سازی ,است كه، ,می شود، ,می شود ,را، به

مشخصات

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Wonderland tumbmasequa riarefsoji یک گربه... کلید معرفی جاذبه های گردشگری آنتالیا مهندسی بهداشت محیط یزد Wholesale Jerseys Hot Sale, 100% Cotton For Cozy! شمیم عشق تکنولوژی برق