محل تبلیغات شما

در متون مقد سومرها در ستایش "انكی" چنین آمده است:

پدر من پادشاه این جهان، مرا در این جهان بوجود آورد.نیای من پادشاه همه سرزمین  هاست.همه "می" ها را در یك جا جمع كرد، آن می ها را در دست من گذاشت.از"اكور" خانه "انلیل"، من فنون صنعتگری را به" ابزوی اریدو" خودم آوردم.من آن بذر بارور و پر ثمر هستم كه توسط گاو وحشی قوی پیكر، بوجود آمده ام، من پسر ارشد " آن" هستم. من آن طوفان عظیم هستم كه از خیلی پایین بیرون آمده و پیش می رود، من خداوندگار این سرزمین هستم. من حامی رؤسای قبایل هستم، من پدر همه سرزمین ها هستم، من " برادر بزرگ" خدایان هستم، من همان كسی هستم كه سعادت و رفاه كامل به ارمغان می آورد.من نگه دارنده حساب آسمان و زمین هستم.من آن كسی هستم كه همراه با "شاه آن" و بر سكوی شاه نشین آن، عدالت را بر پا می دارم.من آن كسی هستم كه همراه با " انیل" در " كوه عقل و خرد" احكام تقدیر را صادر می كنم.او صدور احكام تقدیر را در " جایی كه خورشید طلوع می كند" را به دست من سپرد.من آن هستم كه "نینتو" احترامات لازمه را به او ادا می كند. من آن كسی هستم كه توسط " نینهورساگ" به نام نیكی خوانده شده، من رهبر"آنوناكی" (مجموع خدایان سومری) هستم.من آن كسی هستم كه به عنوان اولین پسر "آن" مقدس متولد شده.

پس از آنكه خداوندگار، شرافت و عالی مقامی خود را بیان كرد، پس از آنكه پادشاه بزرگ، مدح و ستایش خود را بر زبان آورد، آنوناكی در مقابل او به دعا و استغاثه در آمد.خداوندی كه صنعتگری را هدایت می كند، احكام را صادر می كند، آن ستوده شده، انكی ستایش.من سرور و پیشوا هستم، من آن كسی هستم كه فرمانش بی چون و چراست، من در همه كارها بزرگترین و برترین هستم.به دستور من آخورها ساخته شده، آغل ها محصور شده اند، وقتی من به آسمان راه یافتم باران سعادت از آسمان بارید.وقتی به زمین راه یافتم،سیلاب شدیدی بود، وقتی به مرغزارهای سرسبز آن رسیدم، تل ها و پشته های خاك، به دستور من روی هم تل انبار شدند.

خداوندگار، زمین زراعی را صدا زد، غله پاك شده را در آنجا ریخت، .غله "اینابا" را دسته دسته روی هم تل انبار كرد.انكی آن پشته ها و كُپه ها را افزایش داد.او همراه با "انلیل"، فراوانی را در سراسر آن سرزمین گسترش داد.آن كسی كه سر و پهلویش خالدار است و چهره اش پوشیده از عسل، آن بانو، آن كه زاد وولد می كند، بنیه و قدرت این سرزمین، حیات و شور و نشاط "سرسیاهان"." اشنان" نان مقوی و مغذی، نان همگان.آنكی سر پرستی آن ها را بر عهده او گذاشت.او آخورها را بنا كرد، مراسم و آیین های تطهیر را هدایت و رهبری كرد، آغل گوسفندان را بر پا كرد، بهترین شیر و چربی را در آن نهاد.

متون معروف به " متون تابوتی" كه بر سطح داخلی تابوت ها حك شده اند و به دوران پادشاهی میانه( 2250-1580ق.م) تعلق دارند.

من( روح درون) آب های نخستین بودم. آن كسی كه هیچ یار و همراهی نداشت وقتی نام من بوجود آمد،كهن ترین صورتی كه در آن به وجود آمدم، صورتی غرق شده(درآب) بود.من آن كسی بودم كه همچون دایره به وجود آمدم.آن كسی كه در تخم خودش می زیست.من آن كسی هستم كه آغاز كرد( همه چیزرا)، آن كسی كه در آب های نخستین می زیست، اولین "هاهو" برای من پدیدار گشت، و ان گاه من  شروع كردم به حركت و تكان خوردن، من اعضا و جوارحم را در شكوه و جلال خودم، آفریدم.من خالق خودم بودم.خودم را مطابق خواسته هایم و موافق با (تمایلات) قلبم شكل دادم.

"آتوم"، خدای بزرگ مصری در متون تابوتی چنین به توصیف در آمده است:

من آتوم هستم، خالق كهن ترین خدایان، من كسی هستم كه " شو" را به دنیا آورد.من نر- ماده ی بزرگ هستم.من آن كسی هستم كه آن چرا به نظرش درست آمد، انجام داد.من مكان خود را در جایی كه می خواستم به دست آوردم.مكان من مكان آن هایی است كه حركت می كنند و پیش می روند، همچون آن دو دایره پیچ در پیچ.

آمن حوتپ چهارم و سرود آتن

در زمانی كه مصر در عصر پادشاهی جدید، به عنوان قدرتی جهانی در دوره اوج خود بود، یك آیین مذهبی انقلابی كه اصول اعتقادی و الهیاتی به قدمت قرن ها را تهدید به نابودی می كرد،آن سرزمین رابه لرزه انداخت و آشفته ساخت.شخصیت كلیدی در این جنبش سنت شكن انقلابی، فرعون آمن حوتپ چهارم بود كه در حوالی سال 1370 قبل از میلاد بر تخت پادشاهی نشست تا به عنوان نایب السطنه، همراه پدرش آمن حوتپ سوم حكومت كند.این جوان لاغر و ضعیف بنیه با طبعی رؤیایی و خیال پرور و شور و حمیت متعصبانه یك مصلح انقلابی، تصویر عجیب و تا حدی مبالغه آمیز به عنوان  اولین چهره منفرد در تاریخ بشر از خود ارائه داد.اهمیت او از این جهت است كه او ابداع گر آئین ایزد آتن كه اولین كیش تك خدایی یا خدای یگانه است می باشد.

آیین جدید به تكریم و پرستش گویی قرص قابل رؤیت خورشید (در زبان مصری به آن آتن می گفتند) عاری از اضافات و شاخ و برگ های اساطیری می پرداخت.اصل بنیادین و محوری آیین جدید، اعتقاد به "زندگی با ما آت" بود.این واژه مهم ما آت كه به تناوب نیكوكاری، عدالت یا حقیقت ترجمه شده، اصلاً به معنی نظم كیهانی مقدر شده از جانب خداوند است كه در دوران پادشاهی میانه تلویحاً معنی عدالت اجتماعی را به خود گرفته بود.اما كاربرد آخناتن از آن، جنبه حقیقت آن تأكید داشت كه منظور او بیشتر حقیقت درونی و ذهنی افراد بود تا حقیقت كلی خارجی سنتی. این نكته با اطلاعات و یافته های بعدی هم سازگار است كه نشان می دهد كیش آتن پرستان، بیشتر یك مذهب عقلانی و اندیشمندانه بوده تا مذهبی اخلاقی و این واقعیت در سرود آتن هم به خوبی مشهود است.

تو در افق آسمان به زیبایی پدیدار می گردی، ای آتن زنده تویی كه اولین زندگی كننده بودی. وقتی در افق شرقی طلوع می كنی، هر سرزمینی را با زیباییت سر شار می سازی. تو خالق اولاد در زن ها هستی كه نطفه را به انسان تبدیل می كنی، و فرزند را در رحم مادر نگهداری می كنی، و او را تسكین می دهی و آرام می كنی با چیزی كه اشك هایش را متوقف می كند.تو در همان زهدان پرورش می دهی و جان می بخشی تا همه آفریده هایت را نگهداری كنی.وقتی از زهدان زاییده می شود تا در روز تولدش نفس بكشد، تو دهانش را كاملا باز می كنی و نیازش را تأمین می كنی.

چقدر متنوع و گوناگون است آن چه تو آفریده ای، پنهان از نظر.تو ای خدای یگانه،( خدایی) مانند تو نیست. تو به تنهایی زمین را طبق خواست و اراده خود آفریدی.تو فصل ها را تنظیم كردی تا همه چیزها را كه آفریده ای تغذیه كنی، زمستان برای خنك كردن آن ها، گرما برای این كه بتوانند مزه ترا بچشند.تو آسمان دور دست را آفریده ای تا در آن طلوع كنی، تا همه آن چه را آفریده ای ببینی.به تنهایی، در پیكر خودت همچون آتن زنده، طلوع كرده ای.فرقی نمی كند پدیدار شوی، بدرخشی دور یا نزدیك، تو تنها از خودت میلیون ها صورت می سازی، شهرها، شهرستان ها، كشتزارها، جاده و رودخانه.»

خدا در متون مقدس هندی

هر انچه قانون تو باشد، ای خداوند، "ای وارونا"، از آنجا كه ما انسان هستیم هر روز قانون تو را نقض می كنیم.ما را همچون طعمه ای به مرگ واگذار مكن، تا به دست تو در خشم و غضب نابود شویم.به خشم بی رحمانه ات وقتی كه رنجیده خاطر هستی.برای جلب ترحم تو، ای وارونا، قلب تو را با سروده ها مقید می كنیم، همانطور كه ارابه ران، اسب افسار بسته را مقید می كند.

او مسیر پرندگانی كه در آسمان پرواز می كنند را می داند، و به شهریار دریا، كشتی هایی كه بر روی آن است را می شناسد.وفادار به قانون مقدسش، او دوازده ماه را همراه فرزندانش می شناسد.او ماه دیر آینده را می شناسد.او خط سیر باد را می داند، همان باد فراگیر، شدید و قدرتنمند.او خدایانی كه در آسمان سكونت دارند را می شناسد.وارونا، وفادار به قانون مقدس، در میان مردم خود می نشیند، او كه خردمند ترین است، برای فرمانروایی بر همگان در آنجا می نشیند.از آن روی كه ادراك می كند، همه چیزهای عجیب و شگفت انگیز را مشاهده می كند، هم آنچه را كه بوده و هم آنچه را كه بعداً انجام خواهد شد.باشد كه "آدیتیای" بسیار خردمند، در همه روزهایمان راههای خوبی برایمان تعیین كند، باشد كه او زندگیمان را طولانی سازد.وارونا كه زره ای زرین بر تن داشت، او را در جامه ای درخشان پوشانده بود، جاسوسانش در هر طرف نشسته اند.خدایی كه دشمنانش تهدیدش نمی كنند و نه آنانی كه بر انسان ها ظالمانه حكم می رانند.ونه آنهایی كه ذهنشان به ظلم و ستم تمایل دارد.

"پرجاپتی" فقط تو همه این مخلوقات را در بر می گیری و نه هیچ كس غیر از تو، هنگامی كه تو را به یاری می خوانیم، حاجت قلبی ما را بر آورده ساز.باشد كه صاحب ثروت و اموال فراوان شویم.آن كه به واسه شجاعتش، دو جهان در برابر شور و حرارت او به لرزه افتاد.ای مردم! او "ایندرا" است.آن كه زمین لرزان را محكم و ثابت ساخت.آن كه كوههای متزل و مضطرب را آرام و قرار داد.آن كه آسمان را بیشتر و بیشتر گسترش داد.آن كه اسمان را نگاه داشت.ای مردم! او ایندرا است.

ای خدای بزرگ آرزومند دیدن صورت الهی تو هستم.ای روح متعالی! به هر سو كه می نگرم صورت های لایتناهی تو را می بینم.نه پایانی، نه میانه ای و نه حتی آغازی، برای تو.روشنایی بیكران تو، چون تابش خورشید و شعله آتش، چشم را خیره می سازد و از حد قیاس و ادراك بیرون است.تو آن ذات فنا ناپذیری، یگانه وجود سزاوار شناختن.تو آرامگاه نهایی این جهان هستی.تو آن روح ازلی و ابدی هستی.تو نگهبان بی زوال آیین جاویدان هستی.كیست كه برتر از تو باشد ای دارنده عظمت بی همتا.پس در برابرت سر تعظیم فرود می آورم و تو را سجده می كنم و از تو طلب بخشایش دارم ای رب محمود.همچون پدری بر پسرش .همچون دوستی بر دوستش، همچون عاشقی بر معشوقش، بر من رحمت آور، ای خداوندا.

خدا در متون مقدس یونانی

ای خداوندگار، "لیكیه" متعلق به توست و همین طور هم "میونیای" دوست داشتنی و" میلتوس" آن شهر زیبای كنار دریا، اما بر "دلوس"، خود تو با عظمت حكومت می كنی. فرزند سراسر شكوه و عظمت "لتو" (آپلو) به "پیتوی" صخره ای می رود در حالی كه چنگ میان تهی اش را می نوازد و جامه های معطر قدسی بر تن دارد؛ و با اشاره به كوك زرین، چنگ او نوای دلنشین سر می دهد. از آنجا تند و چابك همچون اندیشه، از زمین به "المپ" به خانه "زئوس" می شتابد تا به گردهمایی خدایان دیگر بپیوندد؛ آ نگاه بدون معطلی، خدایان بی مرگ فقط به چنگ و آواز فكر می كنند و مزها همه با هم، پاسخ آواز او را با صدایی دلنشین سر می دهند و سرودی می خوانند در باره مواهب و نعمت های بی پایانی كه نصیب خدایان بی مرگ می كشند و این كه چقدر بی شعور و بیجاره زندگی می كنند و نمی توانند علاجی برای مرگ یا مرحمی بر ضد پیری و سالخوردگی بیابندودر این میان، نژادهای پر پشت گیسو و فصل های شاد و سرزنده، با "هارمونیا" و هبه و "افرودیت" دختر زئوس، مچ دست یكدیگر را گرفته اند و می رقصند.و در میان آن ها، یك نفر آواز می خواند كه نه متوسط است نه كوتاه بلكه وقتی نگاهش می كنی، قد بلند است و سیمای رشك بر انگیز دارد؛ او "آرتمیس" خواهر آپولو است كه ازتیر اندازی لذت می برد .

پس چگونه باید در باره تو بسرایم با اینكه تو از هر موضوعی شایسته و ارزشمند برای سرودن هستی؟ آیا باید در باره تو همچنان عاشقی در جستجوی معشوق و در دشت های عشق بسرایم كه چگونه همراه با "ایشیز" خداگون پسر "الاتیوس" خوش اسب به خواستگاری دختر آزان رفتی یا با "فورباس" از "تریوپس" سر در آوردی.

خدا در متون مقدس ایرانیان یا خلاصه ای از عقاید زرتشت (گاتاها)

اهورا مزدا در پاسخ زرتشت نام های خود را چنین می گوید:1- همه چیز داننده 2- بخشنده گله و رمه 3-بركت دهنده 4- بهترین راستی(اشویی) 5- آفریننده سراسر نعمت های پاك 6- نفس خرد و دانش 7- خردمند و دانا 8- دارنده دانش 9- دانشمند 10- پاك كننده 11- مقدس 12- اهورا 13- زورمند و سودمند 14- پالوده از دشمنی 15 – توانا 16- بخشنده پاداش 17- نگهبان - تندرستی بخش 19- آفریدگار 20- مزدا و.

اینك سخن می گویم، هان ای كسانی كه از دور و نزدیك فراهم آمده؛ خواستار دین راستین هستید، گوش فرا دهید و سخن مرا بشنوید و به یاد بسپارید! گفتار من آشكار و هویداست: مبادا كه آموزگار بد آن دروغ پرست كه مردم را با زبان خویش به كیش بد فرا می خواند زندگی را دیگر باره تباه كند.اینك از دو گوهر آغازین زندگی، سخن می گویم: گوهر پاك به گوهر پلید گفت: نه منش، نه آموزش، نه خرد و آیین، نه گفتار و كردار و دین و نه روان ما با هم سازگار است.

از آنچه مزدای اهورای دانا، در آغاز زندگی به من گفت سخن می گویم: آنان كه در میان شما، بدان آیین كه من می اندیشم و می گویم نگروند در پایان زندگی بهره شان دریغ و افسوس خواهد بود.آن كه در آغاز، به آراستن فردوس پر فروغ كه بهترین  سرشت را داراست بیندیشد، كسی كه از خرد خویش، آفریدگار راستی است.آی مزدا! تو فروس را با نیروی مینوی خویش بر افرازی. ای اهورا! تو در پایان زندگی گیتی، همانی كه در آغاز آفرینش بودی. ای مزدا! آنگاه كه تو را با چشمان خود دریافتم، در نهاد خویش به تواندیشیدم؛ كه تویی نخستین وپسین هستی و پدر منش نیك؛ كه توای دادار درست راستی، كه توای داور كردارهای جهان.

ای مزدا! آنگاه كه تو در آغاز جهان، روان ما را آفریدی و از منش خویش، به ما خرد بخشیدی، آنگاه كه جان در كالبد ما دمیدی؛ آنگاه كه پیام ایزدی و كردار نیك را به ما نمودی تا هركس آیین بپذیرد.ای اهوارای مزدا! بشود كه با اندیشه نیك به تونزدیك شوم و با پیروی ازهنجار هستی به ارزش نیروهای تن و روان خود پی برم تا بتوانم راستی جویان را به سوی راستی و خرمی وزندگانی نیك هر دو جهان رهبری كنم.

با دستهای بر افراشته به سوی تو ای مزدا با فروتنی تمام، پیش از همه چیز،خواستارم كه بهره ای از خرد مقدس خود را به من عطا فرمایی تا به همراهی درستی كردارو ضمیر پاك بتوانم خوشبختی روان (همه جهان) را فراهم سازم.

ای اهورا مزدا!كسی كه با اندیشه و یا گفتار و یا اعمال نیك به ضد دروغ و پیروانش بجنگد وكسی كه مردم را به راه راست هدایت كند،بهترین فدیه را از عشق پاك خویش بتو نیاز می كند. من به تو میگویم ، ببین ای اهورا مزدا، من آن شادمانی را می خواهم كه یك معشوق به عاشق خود ارزانی می دارد، مرا از راه راستی به سرمایه ی منش نیك راه نما. واین از تو می پرسم ای اهورا مزدا، چگونه از راه تو ، ای مزدابه خواست خود خواهم رسید و به تو پیوسته با تو یكی گردم. مرا به سوی رسایی و جاودانگی راه نما.

اگر می خواهی با خداوند یكی شوی نگاهی به پیرامونت بینداز و به اندرون خود بنگر. نیكی و بدی وجود خارجی ندارد هر چه هست در اندیشه ی مردم و نتیجه ی واكنش فطرت آدمی به حوادث است. ای خداوند من ، به توسط راستی ما را در پناه خود گیر تا ضمیر پاك ومنش نیك به سوی ما روی آورد. كی ای مزدا ، سپیده دم به در آید و نوع بشر به سوی راستی روی كند!

اهورا مزدا از خرد كامل خود اعمال هر كسی را به حساب آورده ودر روز واپسین به خوبی قضاوت خواهد كرد. ای اهورا مزدا ،خداوند جان وخرد ، آن گاه تو را پاك و مقدس شناختم كه تو را سر آغاز زندگی و ازلی یافتم .زمانی كه برای اندیشه و گفتار و كردار نیك پاداش معین فرمودی و در پرتو خرد و حكمت خویش مقرر داشتی كه بدی از برای بدان و نیكی از برای نیكان خواهد بود و این امر تا روز واپسین و پایان هستی ادامه خواهد داشت.

رازهایی از مرگ و بازگشت به زندگی

هویت ما چگونه شكل می گیرد؟

اخلاق و قوانین بشر از كجا آمده است؟

كه ,تو ,ای ,كسی ,ها ,های ,آن كسی ,من آن ,هستم كه ,را در ,را به ,دوران پادشاهی میانه

مشخصات

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

انواع پارتیشن اداری مطالب اینترنتی David's site فروشگاه شیکترین مدلهای لباس مجلسی در مانتو دات آی آر Mantov.ir پایان نامه و پروژه های دانشجویی Jo's site breezcelweelas جوک،لطیفه ، خنده دارترین جک های دنیا ،چگونه جک بسازیم!!،جوک های با حال و خنده دار ، جوک و پیامک ساعت ورزشی سونتو SUUNTO - خرید از www.SportWatch.ir utthrowciamon