محل تبلیغات شما

قبل از تنظیم و استقرار قانون» در بین جوامع بشری، آداب و سنن ورسومی ساری و جاری بود، و آداب و سنن چنانكه تاریخ نشان می دهد از خود مردم سرچشمهمیگیرد، در صورتی كه معمولا قانون را یك فرد مانند مصلحان جامعه  یا یك طبقه فرمانروا بر اساس منافع یا مصالحخود یا جامعه برای همگان وضع می كنند.سنن و آداب اجتماعی عبارتند از خلاصه و جوهرآزمایش ها و طرق عملی است كه جامعه بشری به مرور زمان آنها را نیكوتر و سودمندترتشخیص داده و از راه قانون و ناموس انتخاب طبیعی باقی مانده است.آداب اجتماعی برایاجتماع همان ثبات و پایداری را فراهم می اورد كه توارث و غریزه برای نوع بشر وعادت برای افراد فراهم می آورد.

نخستین مرحله از مراحل تكامل قانون جلو گیری از انتقام شخصی بود.بهاین معنی كه انسان ابتدایی می گفت:من زیان دیده ام» و انتقام گرفتن به من تعلقدارد.اصل انتقام در تمامی طول تاریخ حقوق و قانون وجود داشته و اثر آن در قوانینقصاص» حقوق روم و در قانون حمورابی و شریعت موسی:چشم در مقابل چشم و دندان درمقابل دندان» دیده می شود و به آسانی می توان تأثیر و سیر تكاملی آن را در قاونهای جزایی كه امروز در كشورهای مدرن مورد اجراست، مشاهده كرد.

گام دوم كه آدمی به طرف قانون و مدنیت برداشته، آن بوده است كه جریمهو غرامت را جانشین انتقام ساخته است.مانند خونی كه ریخته شده یا چشمی كه كور شدهفلان میزان غرامت و تاوان به جای انتقام جویی پرداخت شود.به این لحاظ گام سوم لازمبود تا دادگاه هایی پدید آید كه در آن رؤسا و كاهنان و پیرمردان پهلوی هم بنشینندو در اختلاف میان مردم قضاوت كنند.گام چهارم زمانی بوده كهدولت» خود متعهد شده كهاز جلوگیری كند و م را كیفر دهد.

اخلاق اجتماعی در ایران باستان

تا سال 1901 میلادی تصور می شد كه الواح دوازده گانه رومی قدیمی ترینقوانین مدون بشری هستند.ولی پس از آن كه در آغاز قرن بیستم میلادی باستان شناسفرانسوی "دمرگان"، در ایران دست به تحثیقات وسیع زد در كنار رود فرات درشوش قدیم ستون سنگی بزرگی كه حاوی قوانین حمورابی است را كشف كرد و معلوم شد كه درحدود قرن قبل از میلاد، حمورابی» پادشاه بزرگ بابل قانون نامه ای مشتمل بر 282ماده از خود به یادگار گذاشته است كه شاهكارهای حقوقی دنیای كهن به شمار می رود.تاقبل از حمورابی قضات همان كاهنان بودند ولی از زمان حمورابی به بعد،محكمه های غیردینی تشكیل شد كه در مقابل دولت مسئول بود، مجازات در ابتدای امر بر اصل قصاص قرارداشت یعنی اگر كسی دندان مرد آزاد شریفی را می شكست یا چشم او را كور می كرد یااندامی از او را عیبناك می ساخت، همان گزند را به وی می رساندند.رفته رفته اینكیفرهای غیبی از میان رفت و به جای كیفر جسمی فدیه و غرامت مالی جای آن را گرفت.باگذشت زمان، تنها كیفری كه قانون آن را جایز می شمرد همان تاوان یا دیه بود.

بابلیان مانند بسیاری از مردم امروز دنیای غرب روابط جنسی را پیش ازشویی مجاز می شمردند، كه در واقع ازدواج آزمایشی به شمار می رفت، هر وقت یكی ازدو طرف می خواست، می توانست این رشته ارتباط را از هم بكسلد.بابلیان اشعار عاشقانهمی سرودند، نامه ای از تاریخ 2100سال قبل از میلاد اكنون موجود است كه روش نگارشآن با روش نگارش نامه های ناپلئون اول به ژزفین شباهت دارد.بطور كلی، وضع زن دربابل از وضع زن در یونان یا در اروپای قرون وسطا بدتر نبود،ن وظایف به جز وظایفمتعارف می توانستند برای انجام امور مختلف چون مردان در كوچه و بازار رفت و آمدكنند،خرید و فروش نمایند، میراث ببرند و برای ماترك خود وصیت نامه بنویسند.

اخلاق اجتماعی در یونان باستان

در یونان باستان متفكرین نامداری چون سقراط، افلاطون و ارسطو معتقدبودند كه موازین و معیارهای جاویدان و پایداری وجود دارند كه ارزش قوانین موضوعهتابع انطباق با این موازین است.به عقیده ارسطو (بزرگترین متفكر دنیای قدیم) هدف وغایت نهایی خیر و فضیلت است و قوانین باید طوری وضع شوند كه زندگی را بر اصل خیر وفضیلت بنا كند.بنابر این از همان زمان های قدیم در قانون شناسی دو مسئله مهم بودهاست اول محتوی و مضمون قوانین و دوم ارزش قانون

بعضی از صاحبنظران، دوران قانون گذاری و تدوین نظامات اجتماعی دریونان باستان و دیگر كشورها را بین 900تا 600سال قبل از میلاد می دانند.به موجبالواح دوازده گانه: هر امری كه مورد قبول عامه بود قانون خوانده می شد» چون در آنایام مردم و صاحب نظران، قانون را زاده فكر بشر می دانستند، تغییر آن مانعینداشت.در قوانین جدید یونان از خدایان سخنی به میان نمی آمد، وقانون از جمله احكامدینی به شمار نمی رفت.

در سال 620ق.م دراگون» برای مبارزه با فساد، مأمور تنظیم قوانین كتبیگردید .با این كه قوانین دراگون ظالمانه و به نفع اشراف بود و در بسیاری جهات جنبهارتجاعی داشت،ولی این حسن را داشت كه از كیفر های شخصی و كینه جوئی تا حدی میكاست.

درپایان قرن هفتم وآغاز قرن ششم پیش از میلاد 594سال قبل از میلاد طیمبارزات مختلفسولون» در آتن به زمامداری رسید و به یك رشته اصلاحات عظیم انقلابیدست زد.او تمام بدهی های كشاورزان و دهقان هایی كه به واسطه این بدهی مورد استثماراشراف بودند،را، ملغی كرد و كلیه كسانی كه در اثر بدهی به بردگی گرفته شده بودندرا آزاد ساخت.اصلاحات سولون با این كه موجب تحكیم موقعیت های قشرهای فوقانی جامعهبود،دولت آتن را به صورت یك دولت دموكراتیك عمومی درآورد.

سولون در عین حال كه بیكاری را جرم می شمرد و به مردم هرزه و عیاشاجازه نمی داد كه در مجلس آتن سخن بگویند، برای جلوگیری از جنسی، روسپی گریرا قانونی كرد و بر كاران مالیات بست و روسپی خانه هایی كه از طرف دولت دارایپروانه و تحت نظارت و مراقبت دولت بودند به وجود آورد.یكی از معاصران در مدح اوچنین می گوید:آفرین بر تو، ای سولون، تو ن روسپی را برای استفاده شهر، و برایحفظ و نگهداری اخلاق شهری كه پر از جوانان نیرومند است در اختیار عزب ها و مردم بیزن قرار دادی، اگر قانون حكیمانه تو نبود این جوانان ممكن بو تن به مزاحمت ننجیب بدهند.»برای كسی كه به ناموس زنی آزاد كند صد درخما جریمه قرار داد،لیكنبه كسی كه مرد كاری را كه به زنی كند و در حین عمل بگیرد، اجازه داده استكه او را در دم بكشد.

سولون جهیزیه دختران را محدود ساخت،تا محرك ازدواج و دوستی متقابل زنو شوهر باشد.او از تدوین قانونی دایر بر سخت گیری به افراد مجرد امتناع ورزید وگفت اداره زن بار سنگینی است.حق تابعیت را از كسانی كه هنگام اغتشاش و جنگ بی طرفیپیش می گرفتند سلب كرد.و معتقد بودكه بیطرفی و لاقیدی نسبت به امور اجتماعی منجربه فساد و نابودی دولت می گردد.

سولون بدگویی از مردگان و زندگان را جرم شمرد.بر پا كردن جشنهای عظیمو قربانیهای پرهزینه و نوحه سرایی را تحریم كرد.چون از او می خواستند فرمانرواییمطلق و همیشگی مردم را قبول كند نپذیرفت و از قبول این مقام كه سر انجام بهاستبداد و حكومت فردی منتهی می شد، خودداری كرد.سولون روحی آزادیخواه و دمكراتداشت.به انتقاد آزادیخواهان تندرو و محافظه كاران گوش می داد، و به نقص قوانین خوداعتراف می كرد.قوانین سولون آغاز قوانین مدون دایمی بود. یكی از اقدامات مهم یسولون این است كه وی توانست در یك عصر بحرانی نیروی حكومت را تا حدی از كف متنفذینو خانواده های اشرافی بیرون بیاورد و صاحبان لیاقت و شخصیت كه از طبقه متوسط وكاسبكار بودند به جای آنان بنشاند.همچنین قانون حق رجوع عامه مردم به دادگاه هایعمومی، خود عاملی بود كه توانست قلمرو دمكراسی آتن را توسعه بخشد.از آن پس اینمحاكم، دژ محكم آزادی گردید.

سولون به تملك فردی رسمیت بخشید.پدران به حكم قانون موظف بودند پیش ازمرگ، اموال خود را بین فرزندان تقسم كنند و اگر كسی فرزند نداشت می توانست اموالخود را كه سابقا پس از او به طایفه اش می رسید، به هركس كه بخواهد واگذار كند.حقوصیت و قانون آن به وسیله سولون رسمیت یافت.

اخلاق اجتماعی در مصر

فراعنه و شهریاران مصر غال و گاهی دختر خود را به همسری خویشانتخاب می كردند به این بهانه كه خون خاندان سلطنتی را پاك و پاكیزه نگاه دارند،ولی توده مردم به یك زن قناعت می كردند، طلاق به ندرت اتفاق می افتاد. هرگاه زنیمرتكب می شد شوهر او می توانست بدون دادن هیچ حقی او را از خانه بیرون كند،ولی اگر جز در این صورت وی را طلاق می داد، ناگذیر بود قسمت بزرگی از املاكخانواده را به وی واگذارد .حقوق اجتماعی ن مصر درعهد باستان بطور كلی رضایتبخشبود.آنها در كوچه و خیابان با آزادی كامل رفت و امد میكردند و بعضی از انها بهكارهای صنعتی و تجاری می پرداختند.

جامعه مصر برای ن و مادران ارزش فراوان قائل بود.پدری به فرزند خوداندرز می دهدكه:هرگز مادرت را فراموش نكن.زیرا وی مدتی زیادی تو را چون بارسنگینی در شكم نگاه داشته و پس از آنكه ماههای آبستنی تمام شد تو را زاییده، سهسال تمام تو را بر دوش كشیده و به دهانت گذاشته و به تو غذا داده و از پلیدیو ناپاكی تو، روی ترش نكرده است.در آن هنگام كه به مكتب می رفتی و نوشتن میآموختی، هر روز از خانه نانو آب جو با خود به نزد آموزگار تو می آورد.»

نمونه ای از قوانین موسی

پدر و مادر خود را احترام نما، قتل مكن، مكن، ی مكن، بر همسایهشهادت دروغ مده، به خانه همسایه خود طمع مورز و به زن همسایه ات و غلامش و كنیزش وگاوش و الاغش و به هیچ چیزی كه از آن همسایه تو باشد طمع مكن.

هر كه انسانی را بزند و او كشته شود، هر آینه كشته خواهد شد.هركه آدمیرا بد و او را بفروشد یا در دستش یافت شود كشته خواهد شد، هر كه پدر و مادر خودرا بزند كشته خواهد شد.اگر دو مرد نزاع كنند و یكی دیگری را به سنگ یا مشت بزند واو نمیرد و لیكن بستری شود، زننده او عوض بیكاری، خرج معالجه او را بدهد. جان بهعوض جانو چشم به عوض چشم و دندان به عوض دندان و دست به عوض دست و پا به عوض پا وداغ به عوض داغ و زخم به عوض زخم و لطمه به عوض لطمه و اگر كسی به چشم غلام یا چشمكنیز خود لطمه بزند كه ضایع شود او را به عوض چشم آزاد كنند.

هرگاه گاوی با شاخ خود مردی یا زنی را بزندكه او بمیرد، گاو را البته سنگسار كنند و گوشتش را نخورند و صاحب گاو بی گناهباشد.ولیكن اگر گاو قبل از آن شاخ زن بود و و صاحبشآگاه بود و آن را نگاه نداشت و او مردی یا زنی را کشت، گاو را سنگسار کنند و صاحبشرا نیز به قتل رسانند.

اگردختری به رابطه نا مشروع متهم شد، اگر این سخن راست باشد و علامت بكارت آن دخترپیدا نشود  آنگاه دختر را نزد در خانة پدرشبیرون آورند و اهل شهرش او را با سنگ سنگسار نمایند تا بمیرد چونكه در خانة پدرخود كرده در اسرائیل قباحتی نموده است. پس بدی را از میان خود دور كرده‌ای.

قوانین مدنی و اجتماعی موسی به این جهتشبیه به مجموعه قوانین حمورابی و دین زرتشت است كه، یهودیان در درجه نخست با بابلیها همسایه بودند و در تعامل فرهنگی و اجتماعی با انها به سر می بردند.دوم آن كهوقتی كوروش كبیر به یهودیان پناه داد، آنها در مدت مهاجرت خود با فرهنگ، تمدن وقوانین ایرانیان آشنایی بیشتری پیدا كردند.چنانچه تا قبل از این تعامل هیچ آشناییبا مضامین فرا مادی همچون بهشت و دوزخ، فرشتگان،شیطان و نداشتند،كاهنان یهودیبعدها این مضامین را به تورات افزودند.از آنجا كه یهودیت مادر دین های یكتا پرستیمی باشد،بعدها بسیاری از این قوانین و دستورات در دیگر ادیان هم وارد شد.

 

رازهایی از مرگ و بازگشت به زندگی

هویت ما چگونه شكل می گیرد؟

اخلاق و قوانین بشر از كجا آمده است؟

كه ,قوانین ,اجتماعی ,های ,عوض ,سولون ,و به ,به عوض ,او را ,قبل از ,كه در

مشخصات

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

netlalacir مطالب اینترنتی porgiotrixcon تولیدی لباس زنانه بیگ سایز کهنه ترین دلتنگی ها ازدواج در ترکیه با موسسه بین المللی گلوبال کادرو واتساپ 00905537124401 فروشگاه سالیان | لوازم آرایشی و بهداشتی Lauren's site مجنون مست ( دل نوشته های ادبی و هنری حسن بنی عامری : داستان نویس ) مطالب اینترنتی